Saturday, September 18, 2004


توی یه وبلاگ مخفی خودم که امروز یادش افتادم، غروب امروز کمی بیندیش به ققنوسها، 16 ماه پیش پس از پاک کردن تمام پستهای مخفی خودم، این رو نوشتم:

"
برگشتم و تمام آنچه که دیگر اعتباری برایم نداشت، زدودم. می دانم بارها و بارها خواهم رفت و بارها وبارها از نو خواهم آمد و خواهم زدود و دوباره از نو خواهم نوشت.
و هر بار مسرور خواهم بود از تغییر. از حرکت. و غافل از یک دور باطل. به قول ... از دایره سانسارا!

شوق پرواز هست و بال نیست.


آغاز دایره جدیدی را به خود و به هر که تلاش کرد باور پرواز را در من زنده کند تبریک می گویم.
"
این پست رو امروز که خوندم هی اولش فکر کردم که من ننوشتمش و دارم جای اشتباهی رو نگاه می کنم. الان که فکر می کنم یادم می یاد.
من پارسال این همه منفی نگر بودم؟ یا همیشه اینطور بودم و این چند روزه این مدلی شدم؟
اصلا من الان خودم باورم نشد اینها حرفهای منه. اصلا کاش بقیه پستهای وبلاگه رو اون موقع پاک نمی کردم...

این چند روزه کلی عوض شدم. دیگه نمی ترسم. اصلا الان که فکر می کنم می بینم وقتی یه آدم این همه به خودش و این همه به زندگی و این همه به دوست جونش ایمان داره، واسه چی باید بترسه؟
اصلا الان خفن رفتم تو مود این که من می خوام پس باید بشه.

اصلا الان خفن دوباره اون حرف قبلی خودم رو قبول دارم:
چه فرقی می کند رنگین کمان از کدام طرف آسمان آغاز شود
چه فرقی می کند من عاشق تو باشم یا تو عاشق من؟...




اصلا یک دو سه -- دوباره شروع می کنیم!!!!!!!


2 comments:

Anonymous said...

salam, hamin sherio ke neveshti too google search kardam be webloget residam,ba didane in template ghashanget shocked shodam...badesh didam linke empyrium gozashti ... kheili khsohalam peyida kardam injaro...kheili kheili payande bashi...c u

Anonymous said...

bebin jedi migam....kheili khsohalam inja ro pida kardam

Template Design | elnaz.sadr@yahoo.com