Sunday, August 08, 2010



كدام پرنده ،‌كدام بال، تو را به اوجي خواهد برد كه عشق من مي تواند؟

كدام آتش،‌ شور رقص كدام شعله،‌گرمي آغوشم را به يادت خواهد آورد؟‌

كدام نغمه،‌ كدام پرنده قادر به تكرار آواز خاموش دستهايمان در شبي تاريك خواهد بود؟

كدام جاده،‌كدام راه،‌ لذت سفري كوتاه با تو را برايم تكرار خواهد كرد؟

حال كه پرنده ها ناتوانند و ‌آتش ها سرد. نغمه ها ساكت و جاده ها خلوت،‌كاري بكن. پيش از آن كه آخرين ماههايمان بگذرد كاري بكن. اگر مي توانستم ...
--------------------------------------------------------------

پي نوشت :‌ اين را ديشب گفتم،‌در تاريكي مطلق ،‌فقط توان برخاستن و نوشتنش نبود. نمي دانم شايد ديشب اميدوارانه تر بود،‌شادتر شايد،‌يا غمگين تر. هرچه كه بود همان خواب سه ساعته را هم از چشمم ربود،‌وقتي كه فهميدم فقط 6 ماه مانده. 6 ماه...

Template Design | elnaz.sadr@yahoo.com